اگر به دنبال طراحی یک اکوسیستم مناسب برای شرکتهای بیمه هستیم که در عصر تحوّل دیجیتال بتوانند با سایر کسب و کارها مشارکت داشته باشند، باید در ابتدا یکسری ایپیآی کسب و کاری طراحی و پیاده سازی کنیم تا این کسب و کارها بتوانند از خدمات بیمهگری باز ما در محصولات و خدمات خود استفاده نمایند. در این صورت شبکه همکاران استراتژیک ما توسعه یافته و ارزش ایجاد شده برای تمام بازیگران این اکوسیستم افزایش می یابد. عرضه سرویسهای بیمهگری از طریق یک پلتفرم ایپیآی بیمه امکان پذیر است. این پلتفرم به شرکتهای بیمه کمک می کند تا بتوانند ایپیآیهای بیمهگری خود را (عموماً در قالب وب سرویس بیمه) مدیریت نموده و به استفاده کنندگان (برنامه نویسان مستقل، استارتاپ های مختلف حوزه فینتک و غیرفینتک، اینشورتکها، بازارهای ایپیآی و غیره) ارائه نمایند. این پلتفرمها همچنین امکان گزارش گیری و کنترل استفاده را نیز فراهم می سازند.
تحقیقات نشان می دهد که تا سال ۲۰۱۹، فقط ۲۱ درصد شرکتهای بیمه گر سنتی خودشان امکان دسترسی مستقیم به ایپیآیهای خود را مهیا ساختهاند و اینشورتکها در این زمینه بسیار پیشروتر هستند. از سوی دیگر تحوّل دیجیتال باعث شده است که بُعد مهمی به اسم تمرکز بر مشتری به فعالیتهای تمامی شرکتها اضافه شود. در شرکتهای بیمه ای این بعُد فقط در خصوص فروش یک محصول بیمه ای به مشتری نیست، بلکه درباره این موضوع است که بفهمیم مشتری واقعاً به چه خدمت بیمه ای نیاز دارد. بنابراین برای توسعه اکوسیستم بیمه گری خود، باید به دنبال سناریوهایی باشیم که مشتری قصد خرید خدمت یا محصولی را از کسب و کاری دارد و اینکه ما بعنوان بیمه گر چگونه می توانیم بخشی از راه حل باشیم. برای مثال شرکت Qover ایپیآیهای بیمه گری خود را به شکل باز در اختیار شرکای تجاری اش قرار داده تا بتوانند بیمه نامه های مسکن، عمر و خودرو را برای مشتریانشان صادر نمایند.
بنابراین ما باید به دنبال مدل های کسب و کاری تازه ای باشیم که بتوانیم دارایی های دیجیتالی خود را (که همان خدمات بیمهگری است) به شکل ایپیآی در اختیار سایر کسب و کارها قرار دهیم تا آنها نیز بتوانند برای مشتریان خود خلق ارزش کنند. برخی از این سناریوها عبارتند از:
- صنایع مرتبط با مسکن مانند مدیریت املاک، ساخت، مدیریت رهن و اجاره
- سناریوهای مرتبط با خودرو مانند فروش و لیزینگ، برنامه های بهبود رانندگی، آموزش راننده و دستگاه های بررسی رفتار امن راننده با کمک اینترنت اشیاء
- رزرو اقامتگاه تفریحی، شرکتهای گردشگری، خطوط هواپیمایی و شرکتهای اجاره خودرو
- سناریوهای پیشگیری از وقوع رخداد مانند خانه های هوشمند و سنسورها، سیستم های امنیتی ساختمانها، شرکتهای مشاوره ایمنی
یکی از روشهای مناسب برای عرضه خدمات بیمه گری به کسب و کارها به شکل ایپیآی، قرار دادن آنها بر روی یک بازار ایپیآی (API Marketplace) است. این بازارها ایپیآیهای شرکت های مختلف را به صورت رایگان یا پولی عرضه می کنند و استفاده کنندگان می توانند با داشتن یک اجازه دسترسی واحد (توکن دسترسی)، از سرویس های چندین شرکت تامین کننده ایپیآی (که البته در سیستم این دسترسی تعریف شده است) استفاده نمایند. تحقیقات نشان می دهد که بیشترین تعداد ایپیآیهای باز عرضه شده بر روی بازارها متعلق به بیمه اتومبیل شامل بیمه سنتی شخص ثالث و بدنه و نیز بیمه های استفاده-محور و خدمات جاده ای (۲۵ درصد) و سپس بیمه مسافرتی و بیمه تاخیر در پرواز هواپیما (۲۰ درصد) است. بیمه عمر نیز در رده سوم قرار می گیرد (۱۷ درصد).
مالک این نوع بازارها می تواند سرویس های چندین تامین کننده مختلف را در تعدای سبد محصول دستهبندی کند تا بصورت یک راهکار یکپارچه و بر اساس نیاز کسب و کارها، مورد استفاده قرار گیرند. برای مثال یک بازار ایپیآی ممکن است سرویسهای مسیریابی نقشه، کیف پول و بیمه آتش سوزی را بصورت یک پکیج ایپیآی در اختیار استارتاپها و کسب و کارهای حوزه اجاره اقامتگاه قرار دهد.
یکی دیگر از نکاتی که باید در زمان تدوین برنامه ایپیای مورد توجه قرار گیرد، بحث قیمت گذاری (Monetization) ایپیآی و نرخ فراخوانی آن است. ایپیآیهای شما بایستی یک سناریوی درآمدی “برد-برد” را هم برای خودتان و هم شرکای کسب و کاریتان به دنبال داشته باشد. مدل های مختلفی برای انجام این کار وجود دارد که به چهار گروه اصلی دسته بندی می شوند:
- رایگان
- پرداخت هزینه فراخوانی استفاده از ایپیآی توسط استفاده کننده
- پرداخت مبلغ توسط تامین کننده به استفاده کننده (مدل Affiliate)
- غیرمستقیم
روش غیرمستقیم رایجترین روشی است که معمولاً برای عرضه خدمات بیمه ای به شکل ایپیآی مناسب می باشد. در این روش بین تامین کننده و استفاده کننده از ایپیآی یک توافق همکاری منعقد می شود که شاخص درآمدی آن، دریافت وجه بابت استفاده از خود ایپیآی نیست. در واقع در این حالت ایپیآی فقط ارتباط بین دو کسب و کار و خلق ارزش مشترک برای مشتری نهایی را تسهیل کرده است. برای مثال اگر بیمهگر ایپیآیهای بیمه مسافرتی خودش را در اختیار یک استارتاپ در حوزه گردشگری بگذارد، بابت فراخوانی سرویس های استعلام یا صدور بیمه نامه توسط استارتاپ، هزینه ای از استارتاپ دریافت نمی کند و استارتاپ فقط بایستی حق بیمه های صادر شده را (احتمالاً با کسر کارمزد بازاریابی) به بیمه گر پرداخت نماید.
هدف از مورد استفاده قرار گرفتن هر راهکار کاهش هزینه ، کاهش زمان ، افزایش بهره وری ، گزارش دهی سریع و از همه مهمتر جلوکیری از دوباره کاری است و این امر امکان پذیر نیست الی با ایجاد سیستم های دیجیتال متمرکز و تعریف ساختار سازمانی قانون محور و کارآمد و تخصصی وگرنه علاوه بر شکست طرح باعث ایجاد هزینه مضاعف و به نوعی با آزمایش و خطا روبرو می شویم